- خاتم سهیل نشان(تَ مِ سُ هََ /هَِ نِ)
کنایه از دهان محبوب و معشوق و شاهد و ساقی باشد. (برهان) :
زان خاتم سهیل نشان بین که بر زمین
چشمم نگین نگین چو ثریا برافکند.
خاقانی.
مؤلف رشیدی خاتم سهیل نشان را بمعنی فوق گرفته و این بیت را بدین صورت شاهد آورده است:
زان خاتم سهیل نشان بس که بر زمین
چشمم نگین نگین چو ثریا برافکند.
لیکن متناسب با ابیات قبل چنانست که خاتم سهیل نشان بمعنی می یا جام می باشد و اینک ابیات قبل:
ساقی تذرورنگ بطوق غبب چو کبک
طوق دگر ز عنبر سارا برافکند
بر دست آن تذرو چوپای کبوتران
می بین که رنگ عید چه زیبا برافکند.
رجوع به خاتم گویا شود
زان خاتم سهیل نشان بین که بر زمین
چشمم نگین نگین چو ثریا برافکند.
خاقانی.
مؤلف رشیدی خاتم سهیل نشان را بمعنی فوق گرفته و این بیت را بدین صورت شاهد آورده است:
زان خاتم سهیل نشان بس که بر زمین
چشمم نگین نگین چو ثریا برافکند.
لیکن متناسب با ابیات قبل چنانست که خاتم سهیل نشان بمعنی می یا جام می باشد و اینک ابیات قبل:
ساقی تذرورنگ بطوق غبب چو کبک
طوق دگر ز عنبر سارا برافکند
بر دست آن تذرو چوپای کبوتران
می بین که رنگ عید چه زیبا برافکند.
رجوع به خاتم گویا شود
